
انزوای اجتماعی سالمندان
یکی از ابعاد عمده عدم امنیت اجتماعی و آسیبپذیری سالمندان، انزوای اجتماعی آنها است. انزوای اجتماعی سالمند یکی از رایجترین و شایعترین مسائل دوره سالمندی به شمار میآید. به نظر میرسد این عامل خود از فقدان نقش سالمندان در جامعه نشأت میگیرد. انزوای اجتماعی نزد سالمندان عموماً به دو شکل عینی و ذهنی بروز میکند. بارزترین نمونه انزوای اجتماعی عینی، ارتباط و چگونگی ایجاد آن میباشد که به سبب سالمندی ممکن است این قدرت کاهش یابد. همچنین نمونه انزوای اجتماعی به شیوه ذهنی، شامل احساسات و تغییرات در آن میباشد که موجب سردرگمی سالمند و در نتیجه انزوای تدریجی وی شود. مورد دوم یعنی انزوای اجتماعی به شیوه ذهنی برابر تنهای و مورد نخست یعنی انزوای اجتماعی عینی برابر انزوا است.
نیاز به توضیح است که میان انزوا و تنهایی اختلاف وجود دارد. انزوا به شرایط بازمیگردد و با آن در ارتباط است. اما تنهایی ارتباط مستقیمی با احساس شخص دارد. عموماً یکی از گروههای سنی که تنهایی را احساس میکند، سالمندی است، زیرا وی در شرایط مختلف به سبب بروز تغییر در احساسات و همچنین عدم امکان پاسخگویی به احساس دیگر، تنهایی را تجربه میکند.
انزوا و تنهایی برای بسیاری از سالمندان، به خصوص در سالهای نخستین این دوره اتفاق میافتد. کمبود دوست، تنهایی دائم، ممانعت از ورود به فعالیتهای اجتماعی، کمبود رضایت شغلی، ناتوانی در دیدار از خویشاوندان و دوستان، مسائلی است که زمینه تنهایی را فراهم میآورد. لذا به نظر بسیاری از محققان، رفع این موانع و شرکت دادن سالمندان در فعالیتهای اجتماعی، باعث میشود تا پدیده انزوای اجتماعی رخ ندهد.
0 دیدگاه