
تغییرات ساختاری و عملکردی ناشی از افزایش سن
سالمندی تنها بر گذر عمر دلالت ندارد. بلکه بیشتر بر بروز جریانهای زیستی و بیولوژیکی دلالت دارد که در طول عمر رخ میدهد. این عامل باعث شده تا تعریفی کامل و جامع از سالمندی وجود نداشته باشد. سالمندی را نباید در حکم بیماری دانست. بلکه باید آن را به عنوان یک فرآیند طبیعی مورد بررسی قرار داد. نه تنها انسان بلکه هر موجود زنده دیگر روی کره زمین با گذشت زمان دچار اختلال در عملکرد فیزیولوژیک بدن میشود. عوامل سالخوردگی در انسان ناشناخته است. با این حال به نظر میرسد که سالخوردگی نتیجه هر دو عالم داخلی و خارجی میباشد.
تغییرات ساختار به معنی تمامی تغییراتی ظاهری و یا داخلی است
به طور کامل و جامع، سالمند کسی است که در گذر زمان و در برابر شرایط محیطی به تدریج توانایی دستگاههای مختلف بدن خویش را از دست داده، بروز بیماریها در وی افزایش یافته و نهایتاً مرگ به وقوع میپیوندد. سالمندی به معنای از دست دادن تدریجی توانایی دستگاههای بدن همانند حرکت، دویدن، تکلم و فعالیتهای شخصی در برابر شرایط محیطی و افزایش بروز بیماریها در نهایت وقوع مرگ نیز تعریف شده است.
به طور کلی سالمندی را میتوان ناشی از اثرات سوء کهولت، افت قابلیتهای جسمانی و ظرفیت کاری باشد. نیاز به توضیح است که منظور از افت ظرفیت کاری، کاهش بسیاری از عملکردهای بدن همانند کاهش اکسیژن مصرفی، قدرت عضلانی، انعطاف، تعادل، سرعت انتقال عصبی، میزان سوخت و ساز پایه، برون ده استراحتی قلب، ظرفیت حیاتی، تهویه روی و بسیاری از عملکردهای بدن است.
بنابر عقیده بسیاری از محققان و پژوهشگران روند پیری و سالمندی پیش از تولد آغاز و با روند رشد، فرد روز به روز پیرتر میشود. پس از دوران نوزادی و کودکی، بلوغ فرا میرسد و با ادامه آن در سن 20 تا 25 سالگی رشد، متوقف میشود. اولین علائن و آثار پیری معمولاً در محدوده سنی 30 سال، یعنی زمانی که دوران میانسالی نمایان میشود.
تاکنون ثابت شده است که فرآیند تکامل سیستمهای بدن انسان، فقط تا مقطعی از دوره زندگی سیر صعودی و مثبت را طی میکند و از آن مقطع به بعد، سیر نزولی در تمام افراد به صورت یک فرآیند و قانون کلی و ثابت در یک مقطع خاص شروع و ظاهر نمیشود و از یک شخص به شخص دیگر و از یک دستگاه بدن به دستگاههای دیگر بدن متفاوت است.
0 دیدگاه