18
فوریه

آلزایمر در سالمندان

“آلزایمر در سالمندان”

سالمندي مرحلهاي از زندگي انسان است كه به طور طبيعي با كاهش تواناييهاي جسماني و رواني همراه است. نزول اين تواناييها وقتي با شيوه زندگي كم تحرك، غيرفعال و ماشيني عصر حاضر همراه ميشود، مشكلات سالمندي را افزايش داده و از نظر اقتصادي، اجتماعي و رواني هزينه هاي سنگيني را به جامعه تحميل مي كند.
پيري شناسان، سالمندان را به سه دسته تقسيم مي كنند :
سالمندان جوان: افراد 65تا 74سال؛
سالمندان پير: افراد 75 تا 84 سال
پيرترين سالمندان: افراد بالاي 85 سال .
فرايند پيري يعني دچار افت عملكرد شدن، البته تمام دستگاه هاي بدن با سرعت يكسان افت پيدا نمي كنند. برخي از اختلالات رواني دوران سالمندي عبارت است از: اختلالات افسردگي، اختلالات اضطرابي، اختلالات هذياني، سوء مصرف و وابستگي به مواد، اختلالات خواب و اختلالات شناختي از جمله آلزایمر .

آلزایمر
بيمار مبتلا به آلزايمر ممكن است اشيا را جابه جا بگذارد، وعده ملاقات را فراموش كند، داروهاي خود را مصرف نكند، و يك سوال يا خاطره را مرتباً تكرار كند، حتي اگر لحظاتي قبل آن را مطرح كرده باشد .
مشكلات تكلم و بيان به تدريج كه حافظه كوتاه مدت ضعيف تر و كم كم محو مي شود، بيمار توانايي به ياد آوردن لغات مناسب براي جمله بندي را از دست مي دهد. توانايي نگهداري زنجيره افكار و ترتيب جملات نيز در بيمار مختل مي شود، به طوريكه گاه بيمار در جمله سازي درمانده ميشود .
مشكل خواندن و نوشتن به موازات كاهش توانايي تكلم و بيان، توانايي خواندن نيز كاهش مي يابد .
دليل آن روشن است، زيرا قدرت تمركز فكركاهش يافته، بيمار قادر به نگهداري اطلاعات به مدت لازم نيست و چون نمي تواند جمع بندي كند، توانايي استفاده از اطلاعات را از دست مي دهد .
ضعف تصميم گيري ممكن است در وسط تابستان، كت زمستاني يا پالتو بپوشند و رابطه فصل با لباس را درك نكنند، يا چك بي محل بنويسند، يا رفتار پرخاشگرانه بدون توجه به نتيجه آن داشته باشند كه متأسفـانه گاه اطرافيـان دست به رفتار متــقابل مي زنند .
عدم آگاهي به زمان و مكان بيماران آلزايمري دچار اشكال در درك زمان و فضا هستند، زيرا حافظه نقش مهمي در هماهنگي با محيط و آشنايي با آن ايفا مي كند . اين بيماران كه دچار نقصان حافظه هستند، گاه حتي در منزل خود گم مي شوند يا براي وارد شدن به ماشين سر خود را خم نمي كنند .
عدم تشخيص اطرافيان يكي از علايم بسيار آزاردهنده، فراموش كردن اسامي اطرافيان يا بستگان است .
از دست دادن علاقه و لذت بيماران احساس مي كنند به علت افت مهارتهاي فكري و ناتواني و نقصان حافظه ديگر به درد جامعه نمي خورند و شوق و علاقه خود را به زندگي و هر چيز جالبي از دست مي دهند .
افكار هذياني در ابتداي بيماري، افكار بدبيــنانه هذياني چنــدان ديده نمي شود ولي بتدريج كه با پيشرفت بيماري، فرد توانايي ربط دادن نتايج را به رويدادها از دست مي دهد، افكار هذياني بر وي مستولي شده و شكاك و بدبين مي شود .
مشكلات جنسي مطالعات علمي هنوز نتوانسته اند علل كاهش يا افزايش تمايلات جنسي را توضيح دهند ولي اكثر اين بيماران دچار كاهش ميل جنسي مي شوند .
تغييرات شخصيتي از آن جا كه آلزايمر عملكرد مغز را تغيير مي دهد، شخصيت فرد نيز ممكن است دستخوش تغيير شود. فردي كه قبلاً پرتــحرك و شاداب بوده ، ممكن است گوشه گير شود. افراد گوشه گير و خجالتي ممكن است تبديل به افرادي پرخاشگر و ناآرام شوند .
نشان دادن هيجانهاي كودكانه از دست رفتن حافظه قديمي فرد باعث نقصان در توانايي استفاده از دانسته هاي سابق و تجربيات قبلي او مي شود و بنابراين رفتارهاي غير عادي و ناشي از خامي و بي تجربگي از فرد سر مي زند .
از عهده نظافت خود و لباس پوشيدن بر نمي آيد.

راهکارهایی برای جلوگیری از پیشرفت آلزایمر:
– حل جدول ، بازي شطرنج و ساير بازي هاي فكري و اصولاً هر نوع فعاليت فكري مي تواند از ابتلا به بيماري آلزايمر جلوگيري كند .
– معمولاً بيمار، مشكلات رواني و اجتماعي ديگر نظير افسردگي را نيز به دنبال آلزايمر تجربه مي كند. درمان ها و مراقبت ها در اين بيماران معمولاً در جهت كنترل و پيشگيري از اين گونه عوارض صورت مي گيرد .
– مشاوره با بيمار و خانواده اگر يكي از اعضاي خانواده دچار اين بيماري است ، حالت خصومت و هذيان آنها را به خود نگيريد .
– محيط خانه را طوري تغيير دهيد كه فرد بيمار دچار آسيب بدني نشود .
– افراد مراقبت كننده از بيمار ميتوانند برخي از مشكلات بيمار را با اجراي بعضي كارها كاهش دهند. مانند تكرار ، براي بيماراني كه مشكلي در حافظه دارند شايد يادآوري مكرر كمك كننده باشد .
– ازجابه جا نمودن وسايل اين افراد بايد خودداري كرد .
بايد با محدوديت هاي شناختي اشخاص مبتلا به آلزایمر با ملايمت و مهرباني برخورد كرد. ديگران نبايد در حضور آنها درباره ناتواني هايشان صحبت كنند، فراموش كاري و رفتارهاي غيرعادي گاه و بي گاهشان را مسخره كنند، يا بدگماني هاي پارانويي شان را ناديده بگيرند.