
نكاتي درخصوص سلامت روان سالمندان
نكاتي درخصوص سلامت روان سالمندان
افراد در دوره پيري با مجموعه اي از ناتواناييهاي جسمي و محروميتهاي اجتماعي رو به رو ميشوند كه بايد با آنها كنار بيايند.
سالمندي در روان شناسي تحت عنوان «نيمه دوم زندگي» معرفي گرديده است.
در اين دوره، نيرومندي و سلامت جسماني آنها كاهش مييابد و همراه با بازنشسته شدن از شغل خود تا حد زيادي درآمدشان را از دست ميدهند و به مرور زمان، رابطهشان با دوستان كم ميشود.
همراه با اين آسيب آنها دچار افت جايگاه اجتماعي نيز ميشوند كه جزئي ازروند پيري است البته بايد توجه داشت كه پيري چيزي بيش از مسن شدن است.
پيري ممكن است به آهستگي يا به سرعت، تدريجي يا ناگهاني فرا رسد. به نظر ميرسد كه بعضي افراد گام به گام و به زيبايي به سوي پيري قدم برميدارند و عدهاي ديگر يكدفعه در اثر واقعهاي ناگوار، خواه واقعي يا خيالي، ناگهان پير ميشوند.
پيري صرف نظر از آنكه چگونه فرا ميرسد، غيرقابل اجتناب و سرنوشت همگان است . اخيرا بعضي از روانشناسان سعي كردهاند تصوير خوشبينانهاي از اين دوران ترسيم كنند .
آنها در عين حال كه بعضي از مشكلات و فقدانهاي دوره پيري را ميپذيرند، اما بر اين باورند كه سن پيري ميتواند با خشنودي هم همراه باشد و مادامي كه شخص با محيط خود فعالانه برخورد ميكند، ميتواند تجربههاي جديدي را به دست آورد سالمندي مي تواند فصل زدودن غبار خستگي يك عمر تلاش و تكاپو و هنگامه بهر ه گيري از ثمرات سالهاي متمادي كار و كوشش باشد.
با اين وجود كاهش روابط اجتماعي، كم شدن درآمد، و وجود ساعت هاي طولاني و ملال آور بيكاري موجب مي شود كه فرد سالمند با احساس دلتنگي به اين دوره دشوار بنگرد، تاجائيكه تحليل قواي فكري و جسمي و هجوم افكار ناراحت كننده و حسرت بار، از مهمترين و مشخص ترين عوامل به خطرافتادن سلامت و بهداشت رواني سالمند مي باشد و در نهايت منجر به ابتلاي او به ناراحتي هاي روحي مانند افسردگي مي شود، خدشه دارشدن احساسات و عواطف و شنيدن صداي پاي پيك مرگ، بقاياي رواني و شخصيتي فرد سالمند را به خطر مي اندازد.
افسردگي بيشتر در ميان سالمنداني وجود دارد كه تنها زندگي مي كنند و علاوه بر آن دچار ناراحتي هاي جسماني نيز هستند.
بعضي از آنها بيش از يك بار در ماه تماسي با فرزندان خود ندارند و تمام روابط و گفتگوي آنها در صحبت هاي چند دقيقه اي براي مثال با همسايه و مغازه دار خلاصه مي شود .
از اين رو ضروري است كه محيط مناسب و بهتري براي زندگي آنها مهيا شود تا افسردگي هاي ناشي از تنهايي كاهش يابد.
سالمنداني كه عليرغم سن بالا در فعاليت هاي اجتماعي حضور دارند و از روابط اجتماعي نسبتا خوبي برخوردارند، به بيماري هاي مختلف به ويژه بيماري هاي رواني كمتر دچار مي شوند بسياري از سالمندان بيشترين ميزان تماس را با اعضاي خانواده خود دارند.
اعضاي خانواده مي توانند با حمايت كافي از فرد سالمند در مقابل تغييرات ناشي از پيري، نقش كليدي داشته باشند. تغييرات ظاهري ، مشاهده از دست رفتن علائم جواني در آينده، ناتواني در مطالعه بدون استفاده از عينك و دردهاي مبهم و آشكاري كه گاه و بيگاه ايجاد شده و تدريجاً ثبات بيشتري پيدا مي كنند، معمولاً اولين نشانه هاي پيري هستند كه فرد تدريجاً با آنها تطابق مي يابد.
خيلي از افراد از پذيرش پيري وحشت دارند، چرا كه به كرات مشاهده كرده اند بروز بيماريهاي مزمن در دوران سالمندي بيشتر است و به همين دليل پير شدن را مترادف با ناتواني و بيماري مي انگارند.
كاهش عملكردها ، تغيير حالت و رنگ موها، كاهش انعطاف پذيري انگشتان، كوچكتر شدن جثه و كاهش توانايي حركت و جست و خيز، هر يك به نوعي بر تصور جسماني فرد تأثير مي گذارد.
از ميان مسايل مختلف در ميان سالمندان، احساس تنهايي و انزواي اجتماعي ، واقعيتي است كه در حال حاضر مورد توجه بسياري از صاحب نظران علوم روانپزشكي و روان شناسي مي باشد.
احساس تنهايي يكي از مشكلات عصر حاضر است و به عنوان فقدان رابطه اجتماعي تعريف مي شود. انزواي اجتماعي حالتي است كه در آن فرد يا گروه تمايل يا نياز به برقراري ارتباط با سايرين را دارد، ولي قادر به برقراري اين ارتباط نيست و منشأ بسياري از حالت هاي نامتعادل رواني از قبيل افسردگي، خودكشي، يأس شديد و احساس تنهايي است.
سالمندان قفس طلايي را دوست ندارند، اگر تجارب گذشته آنان در دهليزهاي گذشته عمر به حساب نيايد، از محبت هاي آلوده به ترحم، حالت انزوا يافته به گوشه عزلت و افسردگي مي خزند .
حفظ سلامت روان در سالمندي كاهش استرس ها و داشتن نگاه مثبت به زندگي به حفظ سلامت رواني سالمندان كمك مي كند .
استرس با تاثيرات مختلفي بر كاركردهاي جسمي، افزايش فشار خون و خطر بيماري قلبي مي تواند بر كاركرد سيستم عصبي، تفكر، خلق، تمركز و حافظه تاثير بگذارد .
مواد شيميايي كه بدن در هنگام استرس توليد مي كند برروي كاركرد مغز تاثير مي گذارد ودر نتيجه تمركز، يادگيري و حافظه در سنين بالا دچار اشكال مي شود . استرس نيز باعث اضطراب و افسردگي مي شود.
براي مقابله با استرس ابتدا بايستي منابع ايجاد كننده آن را پيدا كرد . براي مثال ماندن در ترافيك در ساعات شلوغ خيابانها مي تواند باعث استرس شود .
پس با تنظيم زمان رفت و آمدها و يا تغيير مسير مي توان با آن مقابله كرد .اگر نگهداري اجباري نوه ها باعث خستگي و استرس است مي توان با طرح موضوع در جستجوي راه حل برآمد .
صحبت كردن راجع به استرس با درمانگر يا حتي بيان مسائل به يك دوست يا فاميل مي تواند به كاهش استرس منجر شود.
با كارهايي مثل قدم زدن، بازي هاي ورزشي و سرگرمي هاي مناسب و به كار بردن روشهاي آرام سازي مديتيشن و يوگا مي توان استرس را تقليل داد. فعاليت هاي جسماني ورزشي به كسب آرامش كمك مي كند . . براي كاهش استرس حفظ روابط اجتماعي مهم مي باشد حمايتي كه از روابط اجتماعي با دوستان، خانواده، بستگان و همكاران ايجاد مي شود به حفظ سلامت رواني كمك مي كند .
مطالعات نشان داده است در كساني كه با اعضاي خانواده، خويشاوندان و همچنين گروه هاي اجتماعي ارتباط خوبي دارند علائم آلزايمر ديرتر از كساني كه گوشه گير و كم ارتباط هستند ، تظاهر مي كند .
بنابراين توصيه مي شود كه سالمندان اين ارتباط را حفظ كنند ، فعاليت هاي داوطلبانه اجتماعي و شركت در گروههاي مختلف براي اين موضوع كمك كننده است .
وقتي با يك نقطه نظر مثبت و با تقويت هيجانات مثبت به موضوعات نگاه شود ، حل مسئله و تحمل مشكلات آسان تر مي شود .
براي حفظ سلامتي به خوبي هاي دنيا فكر كنيد و با فعاليت ها و افراد يكه شما را خوشحال مي كنند وقت بگذرانيد . اگر مسائل معنوي و روحاني به شما احساس خوبي مي دهد سعي كنيد ارتباط خود را با اين موضوع حفظ كنيد .
سعي كنيد هر گونه عقايد مذهبي يا معنوي كه داريد تقويت كنيد . اين ها ممكن است به تخفيف افسردگي در سالمندي كمك كنند و يا حتي عامل دفاعي در برابر آلزايمر باشند . كساني كه اعتقادات مذهبي و معنوي قوي دارند معمولاً به تبع آن احساس حمايت و راحتي بيشتري دارند.
0 دیدگاه